دستگاه جذب و دفع پرندگان(روده، پانکراس،کبد، کلوآک) در این مقاله ببرسی خواهد شد:
دستگاه روده
دئودنوم
به شکل U باریک در سمت راست سنگدان میباشد، با دئودنوم نزولی پروگزیمال تا دئودئوم صعودی. دئودنوم با سلولهای ترشح کننده مخاط گابلت پوشیده میشود.
مجاری صفرا و لوزالمعده
اغلب در نزدیکی یکدیگر در انتهای دیستال دوازدهه صعودی باز میشوند. ممکن است دو مجرای صفراوی (مجرای کبدی مشترک و مجاری cystoenteric مشترک) و دو تا سه مجرای پانکراسی وجود داشته باشد.
ژژنوم و ایلئوم
معمولاً در تعدادی حلقه باریک U شکل در لبه مزنتری (روده بند) پشتی در سمت راست حفره سلومی قرار دارند.
Vitelline دیورتیکول ((Meckel بقایای کور کوتاه کیسه زرده میباشد. میتوان از آن برای تمایز ژژنوم از ایلئوم استفاده کرد.
روده بزرگ
بسیار کوتاه است و از ایلئوم توسط اسفنکتر ایلورکتال جدا شده است. در بعضی از گونهها، caeca از محل راست روده در محل اتصال روده با ایلئوم به وجود میآید. شکل و اندازه آنها متفاوت است، و در طوطیها، swifts و کبوتران آنها کاهش یافتهاند.
پانکراس
پانکراس پرندگان از سه لوب تشکیل شده است. لوبهای پشتی و شکمی توسط شریان لوزالمعده در حلقه دوازدهه پشتیبانی میشوند و از هم جدا میشوند، و لوب طحال نسبت به طحال بیشتر به طور جانبی امتداد مییابد، به عنوان گسترای از لوب شکمی.
لوزالمعده هم عملکرد غدد درون ریز و هم برون ریز را دارد. در حالی که میزان بافت غدد درون ریز نسبتاً بیشتر از پستانداران است، بیش از ۹۹٪ توده پانکراسی یک عملکرد اگزوکرین دارد.
لوزالمعده اگزوکرین شامل غدههای توبولوآسینار مرکب است که به لوبول ها تقسیم میشوند. این غدد آنزیمهای آمیلاز، لیپاز، پروتئولیتیک و سدیم بی کربنات را از طریق مجاری لوزالمعده به داخل دئودنوم بالارونده ترشح میکنند. ترشح لوزالمعده، که نسبت به پستاداران نرخ بالاتری دارد، توسط هر دو مکانیسم عصبی و هورمونی کنترل میشود. به محض اینکه یک پرنده شروع به غذا خوردن میکند، ظاهراً از طریق رفلکس واگ ترشح لوزالمعده شروع میشود. بزرگ شدن پیش معده پاسخ هورمونی را تحریک میکند که شامل یک پلی پپتید وازواکتیو روده ای است این منجر به ترشح لوزالمعده میشود. رژیم غذایی هم چنین میتواند بر میزان ترشح تأثیر بگذارد. رژیمهای غذایی پر چرب و کربوهیدراتها فعالیت آمیلاز و لیپاز را افزایش میدهند.
کبد
کبد پرندگان از لوبهای راست و چپ تشکیل شده است که در خط میانی به صورت فوقانی متصل شدهاند. لوب سمت راست بزرگ تر از سمت چپ میباشد، هر لوب چندین پردازش کوچک دارد. کبد در یک کپسول نازک و کمی الاستیک از جنس بافت همبند محصور میشود، که اجازه گسترش آن را میدهد.
خون:
توسط شریانهای کبدی راست و چپ و رگهای پورتال کبدی به کبد منتقل میشود. شریانهای کبدی از شریان سلومی بوجود میآیند، در حالی که رگهای پورتال خون را از پیش معده، معده، دئودنوم، پانکراس، رودهها کلواک تخلیه میکنند. دو رگ کبدی متصل به قسمت فوقانی ونا کاوا تا کبد، خون را به خارج از کبد زهکشی میکنند.
ونول های پرتال ترمینال و شریانها به داخل سینوزوئیدها بین صفحات کبدی خالی میشوند. فشار کم در این سینوزوئیدها به سلولهای کبدی اجازه جذب مولکولها از خون را میدهد سلولهای فاگوسیتوزی کوپفر در سینوزوئیدها نیزوجود دارند و ذرات و میکروارگانیسمها را جمع میکنند.
اکنون خون “فیلتر شده” به رگهای کبدی زهکشی و به قلب میروند. خون شریانی اکسیژنه زیست پذیری سلولهای کبدی را حفظ میکند. canaliculi صفراوی بین سه تا پنج هیپوسیت تشکیل میشود و به مجرای صفراوی تخلیه میشود.
یک پورتال سه گانه سرخرگ، پورتال ونول و مجرای کوچک صفراوی همراه با سلولهای کبدی مرتبط، کانالهای صفراوی و سینوزوئیدها واحد اساسی عملکردی کبد را تشکیل میدهند. سلولهای کبدی نزدیک به این پورتال سه گانه پورتال “پری پورتال” گفته میشود. دورتر از آن، در نزدیکی رگهای کبدی “پری آسینار “نامیده میشود. ناحیه بینابینی، ناحیه میانی نامیده میشود. اگرچه از نظر مورفولوژی یکسان هستند، از نظر بیوشیمیایی متفاوت هستند و نسبت به ورودی مواد شیمیایی و متابولیت ها به شکل متفاوت واکنش نشان میدهند.
صفرا:
توسط سلولهای کبدی تولید میشود و وارد کانال صفراوی و سپس وارد مجرای موجود در پورتال سه گانه میشوند، و درون مجاری بین لوبولار تخلیه میشوند. اینها به نوبه خود مجاری کبدی راست و چپ را تشکیل میدهند، که برای ایجاد مجرای hepatoenteric مشترک به هم متصل میشوند که به دئودنوم تخلیه میشوند. یک شاخه از مجرای کبدی راست یا مجرای hepatoenteric (که در دئودنوم تخلیه میشود) را ایجاد میکند یا، در پرندگان دارای کیسه صفرا، مجرای hepatocystic را ایجاد میکند که وارد کیسه صفرا میشود. (کبوترها، بیشتر طوطیها و شتر مرغها کیسه صفرا ندارند.) از آنجا مجرای cystoenteric به دئودنوم میرود. بنابراین پرندگان دو مجرای صفراوی دارند که در دئودنوم تخلیه میشود.
کبد در بدن چندین کارکرد دارد:
-
گوارش:
- صفرا حاوی اسیدهای صفراوی میباشد که در کبد از کلسترول سنتز شده است، (در پرندگان اسید صفراوی اولیه اسید chenodeoxycholic است.)
در دئودنوم دیستال این اسیدهای صفراوی چربی را امولسیون میکنند، هضم آن را تسهیل میکنند. اسیدهای صفراوی سپس در ژژنوم و ایلئوم مجدداً جذب شده و از طریق کبد دوباره به گردش در میآیند. صفرا هم چنین در هضم کربوهیدراتها و پروتئین نقش دارد.
این ماده حاوی آمیلاز است و به فعال شدن آمیلاز و لیپاز پانکراسی در دئودنوم کمک میکند. به دلیل عدم وجود بیلی وردین ردوکتاز و گلوکورونیل ترانسفراز در پرندگان، رنگدانه های اولیه صفرا، بیلی وردین است، و به صفرای پرندگان رنگ سبز خود را میدهد.
-
متابولیسم کربوهیدرات:
- مخزن خون پورتال، خون غنی از مواد مغذی را از دستگاه معده ای – روده ای حمل میکند، کبد با این مواد مغذی قبل از هر عضو اصلی دیگری تأمین میشود. آنزیمهای کبدی گلیکوژنز، سنتز پروتئین و لیپوژنز را در پرندگان که به طورسالم تغذیه میکنند را انجام میدهند.
گلیکوگان، پروتئین و تری گلیسیرید تولید شده در کبد وارد گردش خون می شودن و در تمام بدن استفاده میشوند (یا ذخیره میشود).
اگر پرنده ناشتا باشد (به هر دلیلی) هیپوگلیسمی تولید گلوکاگون را تحریک میکند، که به نوبه خود مسیرهای آنزیمی کبدی را برای تولید گلوکز از طریق گلیکوژئولیز، گلوکونوژنز و لیپولیز فعال میکند. بنابراین کبد نقش مهمی در متابولیسم کربوهیدرات دارد.
-
متابولیسم متابولیت ها:
- داروها و مواد شیمیایی. کبد از طریق سیستم آنزیمی متابولیز کننده دارویی در سلولهای کبدی آسینار، متابولیت های درون زا (اندوژنوس) و مواد شیمیایی برون زا (اگزوژنوس) را پردازش میکند. مولکولهای آب گریز، مولکولهای محلول در لیپیدها (که از بین بردن آنها دشوار است) توسط کبد به مولکولهای آبگریز، محلول در آب، تبدیل میشوند و از طریق صفرا و ادرار دفع میشوند. این کار در دو مرحله انجام میشود. در مرحله اول، آنزیمها مولکولها را با اکسیداسیون یا کاهش اصلاح میکنند.
آنها به صورت آنزیمی با مولکولهای دیگر کنژگه میشوند تا به اندازه کافی در آب محلول شوند. بهترین نمونه این، سنتز اوره و اسید اوریک از پروتئین در کبد میباشد.
-
سنتز پروتئین:
- کبد محل اصلی سنتز طیف وسیعی از پروتئینهای اساسی از جمله:
- آلبومین
- فیبرینوژن، پروترومبین و فاکتورهای لخته شدن I، II، V، VI، VII، IX و XII میباشد.
-
مولکولهای درگیر در انتقال فلزات، هورمونها، و لیپیدها (به عنوان مثال سرولوپلاسمین و ماکروگلوبولین ها).
- اثر ضد میکروبی:
- سلولهای کوپفر در سینوزوئیدها در پاک سازی میکروارگانیسمهایی که وارد گردش پورتال میشوند در عفونت روده یا جراحی مهم هستند. آنها در سم زدایی اندوتوکسین های باکتریها نیز نقش دارند.
شما در حال مطالعه ی مقاله دستگاه جذب و دفع پرندگان هستید؛
کلوآک
کلوآک خروجی مشترک برای دستگاههای دستگاه گوارش، ادراری و تولیدمثل است. به عنوان یک نکته از اصطلاحات، کلوآک یک محفطه است، که منفذ آن تا پوست مخرج است. کلوآک توسط دو چین خوردگی موکوسی به سه بخش تقسیم میشود:
کوپرودئوم، اورودئوم و پروکتودئوم . این ساختار در تمام پرندگان مشابه است؛ تنوع اصلی وجود یا عدم وجود ساختارهای فالیک پروکتودئوم است.
کوپرودئوم فوقانی ترین و بزرگترین محفظه است، هیچ تفاوتی بین رکتوم و کوپرودئوم (به جز در شتر مرغ، که چین خوردگی رکتوکوپروئیدال و آناتیدا دارد که در آن تغییر ناگهانی در ظاهر توده ای مخاط وجود دارد).
برخی از گونهها ویلی (مژه) و چین خوردگیهای روی مخاط دارند. بقیه هیچ کدام را ندارند.
یورودئوم بخش میانی و کوچکترین محفظه است که از دو محفظه دیگر توسط دو چین خوردگی موکوسی دایره ای جدا شده است. چین خوردگی coprourodeal یک چین خوردگی حلقوی جمجمه ای است که اگر پر از faeces; باشد به نحوی کشیده میشود، تا به یک دیافراگم نازک تبدیل شود؛ ممکن است در طول تخم گذاری بسته شود تا از دفع مدفوع جلوگیری شود در حالی که پرنده تخم میگذارد. چین خوردگی uroproctodeal یک چین خوردگی دمی، پشتی جانبی و نیمه مدور که در سمت شکمی کم کم محو میشود. مجاری ادراری به داخل اورودئوم روی موکوس پشتی جانبی باز میشوند (مجاری ادرار شکمی، مجاری دستگاه تناسلی جانبی).
میزنای از طریق یک روزنه ساده باز میشوند. مجاری دفران از طریق یک پاپیلای مخروطی باز میشوند. در مرغهای نابالغ یک هومولوگ از مجاری دفران پاپیلا ممکن است وجود داشته باشد، اما با بلوغ ناپدید میشوند.
در مرغ بالغ اویداکت سمت چپ به صورت جانبی و شکمی نسبت به مجرای ادراری (میزنای) سمت چپ باز میشود. ممکن است در منفذ یک برجستگی (mound) کوچک باشد. در پرندگان نابالغ آن با غشایی پوشانده میشود که در بلوغ ناپدید میشود.
پروکتودئوم محفظه کوتاهی دمی بین لبهای دریچه و چین خوردگی uroproctodeal میباشد. در پرندگان نابالغ یک منفذ در دیواره خلفی منجر به بورس کلوآک میشود.
دریچه یک شکاف عرضی است که توسط لبهای پشتی و شکمی محافظت میشود. این آرایش افقی دلیلی است برای اینکه چرا بخیههای رشته ای برای بستن دریچه در پرندگان مناسب نیست.
در این مقاله دستگاه جذب و دفع پرندگان(روده، پانکراس،کبد، کلوآک) بررسی شد.
وبسایت و اینستاگرام ما را دنبال نمایید
به روز ترین کلینیک دامپزشکی تهران، کلینیک دامپزشکی روژان
۰۹۱۲۹۲۶۳۰۵۵- ۷۷۴۶۱۳۶۸-۰۲۱