کلینیک دامپزشکی روژان
تشخیص Encephalitozoon cuniculi خرگوش

تشخیص Encephalitozoon cuniculi خرگوش

تشخیص Encephalitozoon cuniculi

از­آنجایی­که اولین گزارش مربوط به E. cuniculi به­عنوان یک علت “انگلی عفونی حرکتی” در خرگوش‌های جوان بیان شده است (رایت و کراگهیلد، ۱۹۲۲)، همیشه تشخیص غیر قطعی E. cuniculi به­عنوان علت بیماری بالینی در خرگوش‌ها وجود دارد. پژوهش اخیر نشان داده است که seroprevalence مربوط به E. cuniculi در خرگوش‌های محلی انگلستان ۵۲ درصد است (کیبل و شاو، ۲۰۰۶). این عفونت شایع است ولی میزان بیماری مشخص نیست. از لحاظ تاریخی،  E. cuniculiدائماً در پستانداران یافت شده ولی ارتباط آن اشتباه تفسیر شده است. استفاده از خرگوش‌های آلوده به­عنوان مدل برای بیماری انسانی منجر به علائم بافت­شناسی و بالینیE. cuniculi شده که با سیفلیس و poliomyelitis اشتباه گرفته می‌شود (بال، ۱۹۱۷).

همچنین در زمان‌های متعددی به­عنوان عامل سببی هاری، حصبه scrub، psittacosis و carcinogenesis شیمیایی بیان شده است (واسون و پیپر، ۲۰۰۰). اکنون به دلیل اثرات مهم این ارگانیسم بر آزمایش‌های پژوهشی و نیاز به تشخیص و تمییز خرگوش‌های آلوده از غیر آلوده، آزمایش‌های سرولوژی معتبری در دسترس قرار دارند. این آزمایش‌ها برای استفاده خرگوش‌های خانگی و نیز خرگوش‌های آزمایشگاهی مفید هستند. بخش عمده­ای از پژوهش‌های مربوط به این بیماری روی خرگوش‌های آزمایشگاهی انجام شده‌اند. با افزایش محبوبیت خرگوش‌ها به­عنوان حیوانات خانگی و تعدادی که به جراحان دامپزشک برای درمان تحویل داده می‌شوند، مهم است که این بیماری از منظر خرگوش خانگی در نظر گرفته شود.

و در ادامه:

معمولاً در محیط خانگی امکان گفتن اینکه خرگوش آلوده ­شده وجود ندارد، بلکه لازم است آن را با وضعیت سلامت حیوان موردنظر بررسی نمود. titre مثبت فقط بروز را نشان می‌دهد ولی نشانه­ای از اینکه آیا بیماری فعال است یا خیر، در اختیار قرار نمی‌دهد. این موضوع در درمان حیوان مهم بوده و با صاحبان انسانی نیز مرتبط است زیرا E. cuniculi یک zoonosis بالقوه است (دپلازیس و همکاران، ۱۹۹۶؛ وبر و همکاران، ۱۹۹۷؛ ویتزل و همکاران، ۲۰۰۱). معمولاً استاندارد طلایی مربوط به تشخیص E.cuniculi معاینه بافت­شناسی پس از مرگ و گونه شیمی ایمنی برای شناسایی دقیق هر ارگانیسم یافت شده است (فرانزین و همکاران، ۱۹۹۹؛ پرسی و بارتولد، ۲۰۰۱).

تغییرات معمولاً با عفونت مرتبط‌ بوده و زخم‌های granulomatous هستند که با گذر زمان بین معاینه بافت­شناسی و بروز توزیع مشخص می‌شود. ضایعات سیستم عصب مرکزی به­صورت ” nonsuppurative کانونی granulomatous meningoencephalomyelitis به همراه تصفیه لنفاوی astrogliosis و perivascular ” بیان می‌شوند (پرسی و بارتولد، ۲۰۰۱) و آن‌هایی که در کلیه‌ها هستند “برای قسمت nephritis روزنه­ای granulomatous کانونی هستند” (پرسی و بارتولد، ۲۰۰۱). در هر دو مورد، پیگیری ارکانیسم بروز قابل اعتمادی با زخم‌ها ندارد ولی ممکن است در سلول‌های مجاور یافت شود.

در ادامه نکات:

آزمایش‌های درون لوله­ای باید با معاینه بافت­شناسی مقایسه شوند تا حساسیت و خاص بودن نتایج مشخص شود. قطعاً در بسیاری موارد برای آن­هایی که مبتلا به علائم بالینی‌اند، مقایسه مستقیم آزمایش با استاندارد طلایی ممکن نیست زیرا افراد همچنان زنده هستند. در خرگوش خانگی، واکنش humoral به عفونت E. cuniculi نمی‌تواند reliedupon برای تشخیص دقیق باشد. در خرگوش‌های آزمایشگاهی، پادتن‌های سرم پس از سه هفته بروز می‌یابند. و ترشح انگل ۶ هفته بعد از عفونت آزمایشگاهی E. cuniculi بروز می‌یابد (کوکس و همکاران، ۱۹۷۹). ایمنی منفعل از مادران آلوده به بچه‌ها منتقل می‌یابند و titres 1:25 تا ۱:۸۰۰ تا ۴ هفتگی ادامه می‌یابند. خرگوش‌های جوان پس از یک دوره seronegative، در ۸-۱۰ هفتگی در واکنش به عفونت طبیعی، seroconvert شدند (لینگست، ۱۹۸۰)؛ بنابراین وجود پادتن‌ها تنها حاکی از بروز ارگانیسم است و تأیید نمی‌کند که E.cuniculi علت بیماری باشد.

ما می­دانیم که خرگوش‌های خانگی titres مثبت دارند ولی این فقط نشان­دهنده بروز است و درواقع titres واقعی ارتباط معناداری با وجود ارگانیسم در مغز، شدت بیماری بالینی یا پیامد بیماری ندارند (کیبل و شاو، ۲۰۰۶؛ کانستیر و همکاران، ۱۹۸۶). Titres ممکن است حتی بین خرگوش‌های تطابق­یافته سنی، گونه و محیط بسیار متغیر باشند (کانستیر و همکاران، ۱۹۸۶) زیرا بروز آن‌ها غیر قابل پیش­بینی است. از لحاظ آزمایشگاهی، titres دارای پادتن بالا در خرگوش‌های با علائم عفونت مزمن هستند (پای و کوکس، ۱۹۷۷). IgG titres در سطح ۱۶۰-۲۵۶۰ پس از مرحله کمون ۱۳-۲۸ روزه در پژوهش آزمایشگاهی خرگوش‌های مبتلا به E. cuniculi بوده‌اند (کانکستیر و همکاران، ۱۹۸۶). برخی خرگوش‌ها، واکنش humoral رویدادی بروز داده‌اند و پس از چند هفته seronegative شده‌اند. تغییرپذیری زیادی در واکنش پادتنی وجود دارد ولی نویسندگان نشان داده‌اند که می‌توان تمایز بین IgM و IgG را بین عفونت مزمن و عفونت تازه تشخیص داد.

و در ادامه:

IgM seroconversion در آغاز واکنش پادتنی رخ می‌دهد و تشخیص IgG و IgM که عفونت تازه را نشان می‌دهد، تحریک می‌نماید. جکلوا و همکاران (۲۰۱۰) نشان دادند که یافته‌های مربوط به IgM titre حاکی از عفونت فعال است و نیاز به درمان دارد. این وضعیت حتی با بیماری هم­زمانی که واکنش ایمنی میزبان را متأثر می‌کند، پیچیده­تر می‌شود. کوکس (۱۹۷۷) نشان داد خرگوش‌هایی که مبتلا به E. cuniculi شده‌اند، واکنش‌های ایمنی تغییر یافته ­ای به عفونت‌های intercurrent نشان داده‌اند.

و در مقایسه با جانوران غیر مبتلا سطوح IgG مربوط به عفونت جدید ممکن است کاهش و سطوح IgM ممکن است افزایش یابند. این امر اجتمال بروز بیماری بالینی هم­زمان را افزایش می‌دهد (هارکورت-براون و هالوی، ۲۰۰۳). همچنین، عفونت مربوط به E. cuniculi ممکن است روش واکنش سیستم عصب مرکزی به چالش بیرونی را متأثر سازد. آنسباچیر و همکاران (۱۹۸۸) نشان دادند که هنگامی سیم‌های پلاتینیوم coated در چهار مکان در کورتکس مغزی کاشته شدند، خرگوش‌های seropositive واکنش التهابی متناقضی بین خرگوش‌های مجزا و مکان‌های مشترک بین خرگوش‌ها بروز دادند.

در ادامه نکات تشخیص Encephalitozoon cuniculi خرگوش:

واکنش هر خرگوش غیر قابل پیش بینی بود و نشان داد که آن‌ها برای بسیاری از پروژه‌های پژوهشی مناسب نیستند. می‌توان تصور نمود که بیماری intercurrent ممکن است غیر قابل پیش­بینی باشد. آزمایش‌های مختلف سرولوژی برای غربال کردن خرگوش‌های مبتلا به E. cuniculi موجودند و عمدتاً به این دلیل است که صنعت آزمایشگاهی نیاز به خرگوش‌های منفی برای بسیاری پژوهش‌ها دارد. بوت و همکاران (۲۰۰۰) روش‌های آزمایشی موجود را برای تعیین حساسیت و مشخصه مربوط به یکدیگر را مقایسه نمودند. دو آزمون غیرمستقیم immunofluorescence (IIF)، دو آزمون (ELISA) immunosorbent مربوط به آنزیم و آزمون ایمونو کربن مقایسه شدند. نتایج نشان دادند که هیچ تفاوتی میان آزمون‌ها از لحاظ تشخیص موارد مثبت نیست ولی تشخیص‌های کیفی باید از طریق IIF انجام شوند نه ELISA. این امر به این دلیل مطرح شده است که آزمون ELISA ماهیت کمّی کمتری دارد.

کوکسیدوز خرگوش
ادامه مطلب

و این ناشی از کاهش حساسیت مربوط به سایر روش‌ها نیست. آزمون Intradermal (پاکیس و همکاران، ۱۹۷۲) همیشه برای غربال استفاده نمی‌شود. ولی ثابت شده است که حساسیت و خاص بودن را برای تعیین اینکه خرگوش‌ها در برابر ارگانیسم مثبت هستند یا خیر را دارد. ارگانیسم‌های Encephalitozoon cuniculi را می‌توان در ادرار آلوده جانوران یافت (پای و کوکس، ۱۹۷۷). هاگ‌ها به­صورت ارگانیسم‌های بیضی، Gram-positive و تقریباً به اندازه ۱.۵-۲.۵ میلی­متر بروز می‌یابند. روال‌های Staining از فوکسین carbol استفاده می‌کنند، ارگانیسم‌ها را به رنگ بنفش خاصی رنگ­آمیزی می‌کنند (پرسی و بارتولد، ۱۹۹۳).

در ادامه:

از لحاظ تئوری، معاینه ادرار یک روش برای تأیید وجود آنتی­ژن در جانور زنده است. ولی به­ عنوان یک روال تشخیصی در کاربرد عمومی، غیر عملی است. ارگانیسم‌ها به­صورت intermittently ترشح شده و جمع­آوری ادرار دشوار است. معمولاً ادرار خرگوش نرمال حاوی رسوب است. آزمایش PCR اکنون از لحاظ تجاری برای شناسایی E. cuniculi در ادرار، پشکل و نمونه‌های بافت موجود است. در خرگوش خانگی، تشخیص بالینی encephalitozoonosis با ترکیب titre مثبت و علائم بالینی تلقینی به دست می‌آید. و حذف علل دیگر از این علائم بالینی امکان­ پذیر است.  work-upبالینی باید محتوی معاینه فیزیکی، شمول کامل خون و differential، متخصصان شیمی، رادیوگرافی axial اسکلت و جمجمه، ادرار کاوی و سرولوژی حداقلی باشد.

این باعث می‌شود پزشک بتواند بسیاری از تشخیص‌های بالقوه افتراقی را حذف یا دخیل کند و مستقیماً مورد مجزا را مدیریت نماید.

Differentials های اصلی برای بیماری عصب مرکزی در خرگوش خانگی pasteurellosis، neoplasia، تروما، مسمومیت سرب و توکسوپلاسموز هستند. در ایالات­متحده، مهاجران larval مغزی ناشی از Baylisascaris نیز differential هستند. ازآنجایی­که encephalitozoonosis یک بیماری مرتبط با شکل­گیری granuloma است، نشانه پاتولوژیک بالینی این مورد برای تشخیص آن از تشخیص گزینه احتمالی به کار می‌رود. از لیست بالا فقط توکسوپلاسموز احتمال بروز ضایعات granulomatous در زمان بروز علائم بالینی را دارد. این بیماری به­ندرت در خرگوش‌های انگلستان تشخیص داده می‌شود و اهمیت آن به بررسی زوج titres این ارگانیسم از بین می‌رود. همچنین تشخیص‌های افتراقی برای نارسایی مزمن کلیوی، نارسایی ذاتی کلیوی، تومورهای خوش­خیم مانند nephroma جنینی، کیست‌های کلیوی و تومورهای بدخیم مانند کارسینوم کلیوی و لنفاوی انجام می‌شود.

نکات تکمیلی تشخیص Encephalitozoon cuniculi خرگوش:

ویژگی خاص encephalitozoonosis، تغییر granulomatous در اندام‌های هدف است و بعید است علل دیگری شبیه به علائم بالینی وجود داشته باشد. دو چالش در تعیین علت بسیاری از این علائم بالینی وجود دارد. اول اینکه ارتباط الزاماً بر اساس آزمایش پس از مرگ یا هجومی برای تشخیص دقیق انجام می‌شود. دوم اینکه افزایش titres خاص برای E. cuniculi را به دلیل دشواری تفسیر نمی‌توان از لحاظ تشخیصی به کار برد. بسیاری از کارگزاران شک دارند که E. cuniculi علت بیماری توسط خودش باشد (این اصل مسلم کچ را تأمین نمی‌کند.) و احساس می‌شود در بسیاری از موارد علائم نسبت داده­شده به انگل ناشی از یکی از تشخیص‌های افتراقی باشد.

درمان موفقیت­آمیز بیماری دیگر را می‌توان به درمان بالینی نسبت داد. با­این­حال، تشخیص مثبت، یکی از افتراق‌های وجود علائم بالینی است که از encephalitozoonosis حذف نمی‌شود. معاینه بافت­شناسی را نمی‌توان به­طور معقول برای تشخیص ante-mortem در خرگوش‌های مبتلا به بیماری عصب مرکزی به کار برد. بافت­ برداری کلیه را می‌توان برای تشخیص در سایر علائم کلیوی به کار برد اما ممکن است ارگانیسم‌ها و تغییر بافت­شناسی در کلیه مداوم باشد زیرا زخم‌ها از بین رفته‌اند.

Encephalitozoon cuniculi:

•Encephalitozoon cuniculi یک انگل microsporidian است که ممکن است بسیاری از گونه‌های جانور را متأثر سازد؛
•هاگ‌های Encephalitozoon cuniculi ممکن است در ادرار و پشکل‌های جانوران مبتلا منتشر شوند؛
•هاگ‌ها ممکن است در محیط به مدت ۴-۶ هفته زنده بمانند؛
•هاگ‌ ها زمانی که در میزبان می‌روند در جریان خون تا اندام‌های جریان خون بالا می‌روند (کلیه، مغز، شش‌ها) ولی در نهایت در سیستم عصب مرکزی قرار می‌گیرند؛
•افزایش سطوح IgM به¬سرعت پس از عفونت انجام می‌گیرد و سپس در افراد آلوده کاهش می‌یابد. IgM عفونت اخیر یا فعال را نشان می‌دهد؛
•سطوح IgG به¬کندی افزایش می‌یابند (آن‌ها تقریباً ۱۷ روز مسلط‌اند) و می‌توانند برای دوره‌های طولانی باقی بمانند. سطوح IgG در طول زمان نوسان می‌کنند؛
•معیار تشخیصی شامل علائم بالینی سازگار، استثناء شدن تشخیص‌های افتراقی و titres مثبت IgM و IgG است؛
•PCR متداخل را می‌توان برای تشخیص DNA microsporidial در ادرار و نمونه‌های پشکل به کار برد ولی ازآنجایی-که خرگوش‌های مجزا ممکن است هاگ‌هایی در ادرار به صورت intermittently بریزند، برای تشخیص مفید نیستند؛
•درمان باید با هدف کنترل انتشار هاگ‌ها در میزبان و محدود کردن دسترسی به آن‌ها در محیط باشد. Fenbendazole به صورت آزمایشگاهی برای مشخص کردن عفونت در افراد و پیشگیری از عفونت در جانواران تازه در معرض ارگانیسم نشان داده شده است؛
•درمان اثرات بالینی encephalitozoonosis بالینی در همان زمان به کار می‌رود.

در این مقاله همه چیز در خصوص تشخیص Encephalitozoon cuniculi خرگوش بررسی شد.

جهت دریافت اطلاعات رایگان بیشتر به وبسایت و پیج ما مراجعه کنید.

بهترین کلینیک دامپزشکی تهران کجاست؟

کلینیک دامپزشکی روژان

۰۹۱۲۹۲۶۳۰۵۵- ۷۷۴۶۱۳