خون شناسی و بیوشیمی خرگوش
در این مقاله خون شناسی و بیوشیمی خرگوش بررسی خواهد شد:
ازآنجایی که خرگوشها به طور گستردهای در مطالعات سم شناسی و فیزیولوژیکی استفاده میشوند، اطلاعات زیادی در مورد اثرات عفونتهای آزمایشگاهی، مواد سمی و دارویی بر پارامترهای بیولوژیکی و خونشناسی آنها وجود دارد. همچنین در مورد بیماریهای خرگوشهای تجاری نیز (که در اصل آزمایش پس از مرگ است) اطلاعاتی وجود دارد. اطلاعات مربوط به اثرات بیماریهای بالینی بر تصویر خون خرگوشهای زنده خانگی یا استفاده از آزمایشهای خون به عنوان شاخصهای تشخیصی یا پیش بینی نیز در دهه گذشته و به دلیل افزایش محبوبیت خرگوشهای خانگی، افزایش یافته است.
جمع آوری نمونه
پارامترهایی ازجمله گلوکز، کراتین کیناز و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)را میتوان از طریق فشار کنترلی و محدودیت یا آسیب بافتی که در مدتزمان گرفتن نمونه رخ میدهد، تغییر داد. مثلاً به نظر میرسد پتاسیم در نمونههای گرفته شده با سوند پلاستیکی قابلیت اطمینان کمتری داشته باشد زیرا با سوزن زیرپوستی مغایرت دارد (روبسون و همکاران، ۱۹۸۱). خون خرگوش به راحتی همولیز و به سرعت لخته میشود (پری –کارک و میونیر، ۱۹۹۱). لختههای کوچک بر نتایج خونشناسی اثر داشته و همولیزیز نتایج قطعی بیوشیمی (بهویژه پتاسیم و فسفرهای غیرآلی سرم خون که از اریتروسیتها آزاد میشوند) را تحت تأثیر قرار میدهد. لختگی سریع خون ممکن است عملکرد برخی سرنگهای هپارین و آنالیزرها را متأثر سازد و به این ترتیب استفاده از سوزنها برای جلوگیری از این امر ضروری است.
Fasting و سایر ملاحظات فیزیولوژیکی
امکان ندارد بتوان نمونه Fasting تضمینی از یک خرگوش گرفت زیرا خرگوشها کائکوتروفها را میخورند. پارامترهایی همچون گلوکز خون تحت تأثیر گوارش هستند. برخی پارامترها مانند اسیدهای کیسه صفرا، کلسترول و اوره از ریتم روزانه پیروی میکنند و بر تعداد کل گلبولهای سفید متمایز اثرگذارند (فیکیت، ۱۹۸۹، فوکس و لارید، ۱۹۷۰؛ لوئیب و کوئیمبی، ۱۹۸۹).
استرس ناشی از مسافرتهای ماشینی یا گذراندن دورهای در محیطهای ناآشنا، گلوکز خون را افزایش داده و پارامترهای خونشناسی ازجمله:
توزیع نوتروفیلها و لنفوسیتها را تغییر میدهد. باراداری بر پارامترهای همچون پروتئین، هماتوکریت، کلسترول، فسفاتاز آلکالین، تری گلیسیریدها (ویرد-دروت و همکاران، ۱۹۸۴)، گلوکز، سدیم، کلسیم، فسفات و شاخصهای گلبول قرمز تأثیر میگذارد (پالم، ۱۹۹۷). کلسترول سرم پارامتری است که بیشترین اثر را میپذیرد و ممکن است در حیوانات باردار تا ۳۰ درصد افت کند (پالم، ۱۹۹۷).
بیهوشی بر روی برخی از پارامترهای خون ازجمله پتاسیم اثرگذار است (روبسون و همکاران، ۱۹۸۱). اثر بیهوشی بر پارامترهای بیوشیمی با گرفتن نمونهها در ظرف ۵ دقیقه به حداقل میرسد. مایعات تزریقی درون وریدی و دروناستخوانی نیز نتایج خونشناسی را متأثر میسازند (روز و همکاران، ۱۹۹۱) و نمونههای خونی باید قبل از درمان گرفته شوند.
محدودههای مرجع
برخی محدودههای مرجع برای پارامترهای خونشناسی و بیوشیمی در خرگوشها منتشر شدهاند. فاکتورهای تبدیل برای واحدهای مختلف در محدودههای مرجع در جدول ۲.۱ داده شدهاند.
تکنیکهای تحلیلی مختلف در آزمایشگاهها میتواند منجر به تفاوت در نتایج شود. از لحاظ تاریخی، دادههای آزمایشگاهی معمولاً از از خرگوشهایی استخراج میشوند که گونه، جنس و سن مشابهی دارند و از لحاط ژنتیکی تفاوتی بینشان نیست. برعکس، جامعه خرگوشهای خانگی متشکل از گونههای مختلف و دو رگه بوده و همه ردههای سنی در آنها وجود دارد. بسیاری از آزمایشگاههای تجاری به موازات افزایش تمایل صاحبان خرگوش برای پیگیریهای تشخیصی مربوط به خرگوشهایشان، پایگاه داده وسیعی از نمونههای جمعیتی را که از لحاظ ژنتیکی ناهمگون هستند، فراهم نمودهاند.
تفاوتهای برجسته گونه و جنس برای برخی پارامترهای خرگوشهای آزمایشگاهی ذکر شدهاند(کوزما و همکاران، ۱۹۷۴).
محدودههای مرجع منتشرشده برای خرگوشهای خانگی یا از مجموعه دادههای خرگوشهای آزمایشگاهی استخراج شدهاند یا از دادههای جمع آوری شده توسط نویسنده به دست آمدهاند. برخی محدودههای مرجع ترکیبی از سایر محدودههای مرجع بوده و معمولاً به این واقعیت که محدودهها با استفاده از روشهای مختلف تعیین شدهاند، توجه ننمودهاند.
این نتایج در محدودهها به قدری گسترده هستند که تقریباً هر نتیجه ای در محدوده نرمال قرار میگیرد.
مثلاً محدوده مرجع غلظتهای آلبومین سرم خون در خرگوشهای خانگی بین ۲۷-۴۶ گرم/لیتر است (مالی، ۱۹۹۶) که برحسب ۴ مجموعه داده منتشرشده به دست آمدهاند. جیلت (۱۹۹۴) حتی یک محدوده گستردهتر از ۲۷-۵۰ گرم/ لیتر را برای خرگوشهای آزمایشگاهی بر اساس پنج مجموعه داده ارائه داده است.
برخی پارامترها، تفاوتهای زیادی از لحاظ محدودههای مرجع دارند. یک مثال از این مورد کلسیم خون است. جیلت (۱۹۹۴) محدوده ۱.۵-۳.۴ میلیمول/لیتر را ارائه داده است اما هارکنس و واگنر (۱۹۹۵) محدوده ۳.۴-۴.۰ را ارائه دادهاند.
تفاوت بین میزان کلسیم رژیم غذایی بین گروههای مختلف خرگوش و روش تحلیل میتواند این اختلافات را توضیح دهد.
روشهای مختلف آزمایشگاهی میتوانند منجر به تفاوتهای بزرگی بین محدودههای مرجع شوند. یک مثال از این دست، فسفاتاز آلکالین است. کولینز (۱۹۸۸) محدوده مرجع IU/L 4.1 -6.2 و جیلت (۱۹۹۴) ۱۰–۷۰ IU/L و هارکنس و وانگر (۱۹۹۵) ۱۱۲–۳۵۰ IU/L را ارائه دادهاند. جریان سیتومترهای اتوماتیک برای سنجش تعداد سلولهای خونی انسان طراحی شده است.
قطر اریتروسیتهای خرگوش نسبت به اریتروسیتهای انسان کوچکتر است و از لحاظ قطر نیز تفاوت دارند. این تفاوتها منجر به ایجاد مسائل مرتبط با برخی آنالیزورهای خودکار میشود. تعداد گلبولهای سفید متمایز خودکار برای خون خرگوش قابل استناد نیست و نتایج دقیق فقط با استفاده از روشهای محاسبه دستی به دست میآیند (کاباتا و همکاران، ۱۹۹۱).
در این مقاله خون شناسی و بیوشیمی خرگوش بررسی شد.
وبسایت و اینستاگرام ما را دنبال نمایید
به روز ترین کلینیک دامپزشکی تهران، کلینیک دامپزشکی روژان
۰۹۱۲۹۲۶۳۰۵۵- ۷۷۴۶۱۳۶۸-۰۲۱
طب خرگوش
نویسنده:پروفسور مولی وارگا
مترجم:آقای دکتر احمدرضا الهیار ترکمن
قبل از انجام هرگونه اقدام با دامپزشک خود مشورت نمایید؛ادمین و سایت روژان پت هیچگونه مسئولیتی در قبال اقدامات خودسرانه و عواقب ناشی از آن ندارد.